امروز نمی دونم چی شد که دلم شدیدا هوای نیایش ها ی شهید دکتر مصطفی چمران رو کرده . با خودم گفتم برم بشینم چند تا از اونا رو بخونم تا دلم آروم بگیره . نمی دونم کتاب « رقصی چنین میانه میدانم آرزوست » که تعدادی از مناجاتهای شهید چمران رو نوشته اند . اما کتابی که تو همین امسال درباره نیایش های شهید چمران به چاپ رسیده حاوی تمام مناجاتهای شهید چمران که به ترتیب دورانهای زندگی شهید چمران مرتب شده و به نوبه خودش یک زندگی نامه عرفانی از ایشان می باشد به نام « نیایش ها شهید دکتر مصطفی چمران» (چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) این کتاب با تلاش مهدی چمران در بهار 86 به چاپ رسید( چاپ اول).
چون حال مناجاتهای شهید چمران رو به اندازه وجود خودم درک می کنم و لذت می برم لذا دوست دارم تعدادی از مناجاتهای ایشون رو براتون بزارم تا ببینید عشق به خدا و محو در خدا شدن یعنی چی؟ و هم اینکه با این کار بتونم شیوه نیایش رو یاد بگیرم و با خدای خودم اینگونه باشم.
به سوی خدا...
ای خدای بزرگ اکنون که به سراغ تو می آیم، از تو هم هیچ انتظاری ندارم .
آن چه کرده ام فقط به خاطر عشق به تو بوده است ، احساس وظیفه می کردم و انجام دادم،
از تو هم هیچ انتظاری ندارم، فقط به سراع تو می آیم، نمی دانم آن چه کرده ام مقبول نظر تو بوده است یا نه؟
نمی دانم آزمایشی را که گذرانده ام رو سفید شده ام یا نه؟به هر حال در این عالم جزعشق و محبت به بزرگی و عظمت تو محرک دیگری نداشته ام،
سوخته ام ولی از سوزش خود لذت برده ام ، شنع بوده ام و از سوختن خود نور داده ام، غم و درد همیشه انیس من بوده اند،
من با رنج و مشقت خو گرفته ام، از هیچ کس و هیچ چیز انتظاری ندارم، به آن چه کرده ام و آن چه داشته ام مغرور نیستم
وشرم دارم از این که چرا این قدر ناچیز بوده ام. ای خدای بزرگ ، به سراغ تو می آیم ، دنیا را پشت سر می گذارم،
یک عمر با شرف و عزت نفس زندگی کرده ام ولی زندگی دردناکی،
اکنون به سوی آسایش می آیم ولی خوشحالم که از این همه فشار و درد اظهار ناراحتی نکرده ام
و خوشحالم که خود به سوی آسایش نمی آیم
بلکه مرا به زور می فرستند.
آری اکنون به سوی تو می آیم......
قستمی از مناجات شهید چمران در آمریکا